در انتظار نقطه صفر عاشقی

زمین در انتظار تولد یک برگ و من در حال شمارش معکوس

همیشه صفر پایان نیست.گاهی آغاز معنی میدهد

پسرم رها در مسیر رودخانه روزگار شناور شده ام 

نمیدونم چطوری قراره دنیا بیای و کی دنیا میای دقیقا 

هیچی جز سلامتیت در حد علم امروز و شیطونیات از خودت نمیدونم

فقط منتظرم روز موعود برسه

روزی که هردو چشم تو چشم همدیگه رو ببینیم

با چیزهایی که دیدم و خوندم 

خوشحالم دنیا بیای ابراز احساسات میکنی برام ولو بخاطر نیاز باشه 

دوستت دارم

از وقتی که پنج هفته بودی و قلبتو دیدم وشنیدم صدای تپشش رو شنیدم عهد بستم تا زنده ام برای شادی و امنیتت تلاش کنم .هرچند الان امن ترین جای دنیا هستی 

عاشقتم 

امیدوارم هیچی بین ما فاصله نیندازه

یه روز میرسه که از هم جدامون میکنن از تو دلم میای توی بغلم

راستی فرشته کوچولوی توی دلم مامانی دیگه عداله نمیره.مطمینم از این بابت تو هم خوشحالی .بوووسسس به لپای ریزه ات بوس به دست و پای کوچولوت

شش ماه عشق بازی...